آستریکس و کلئوپاترا

توجه: این کتاب قبل از انقلاب تو سط انتشارات یونیورسال و بعد از انقلاب نیز توسط چندین انتشارات منتشر شده است. تصاویر و متن صفحات این کتاب پس از ساعتها تلاش از روی نسخه قدیمی بازسازی شده است.

كلوپاترا ملكه‌ي مصر براي اثبات بزرگي و عظمت مردمش با ژوليوس سزار شرط مي‌بندد كه در عرض سه ماه قصري با شكوه در اسكندريه بسازد و به او تقديم كند. وي براي اين منظور نومروبیس بهترين معمار اسكندريه را انتخاب مي‌كند. نومروبیس كه به تنهايي از عهده اين كار بر نمي‌آيد از پانورامیکس و آستريكس و ابليكس كمك مي‌گيرد. آنها به اسكندريه مي‌آيند. در آن جا حوادث بسياري بر آنان مي‌گذرد و با مشكلات زيادي روبه‌رو مي‌شوند. اما، سرانجام موفق مي‌شوند در موعد مقرر قصر را ساخته و به ژوليوس سزار تقديم كنند.بعيد است اگر اوبليكس، رفيق چاق و قدرتمند آستريكس، و سگ كوچك او ایده فیکس نبودند آستريكس به تنهايي مي‌توانست اينقدر معروف و محبوب بشود. همانطور كه اگر كاپيتان هادوك و ميلو نبودند، تن‌تن هم مطمئنا اينقدر طرفدار نداشت!

اگر تا به حال كتابي از ماجراهاي آستريكس را نخوانده‌ايد و مي‌خواهيد دليلي برايتان بياورم تا يكي را امتحان كنيد، بايد بگويم كه بهترين دليل اين است كه در اين مجموعه همه‌ي شخصيت‌هاي اصلي و فرعي داستان‌ها "شاهكارند"! از اوبليكس و ایده فیکس بگيريد تا شاعر/خواننده‌ي دهكده كه بدصداست و هيچكس حاضر نيست حتي يك لحظه به آوازش گوش بدهد. از رومي‌ها كه اهالي دهكده در هر فرصتي مفصل كتك‌شان مي‌زنند تا دزدان دريايي كه آنها هم هروقت در سر راه آستريكس و اوبليكس قرار مي‌گيرند، حسابي "مشت‌مالي" مي‌شوند. خلاصه اينكه هريك از كتاب‌هاي اين مجموعه، كلكسيوني است از شخصيت‌ها و ماجراهاي خنده‌دار كه اگر اشك آدم را درنياورند (البته از خنده) دست‌كم باعث مي‌شوند در تمام طول مدت خواندن كتاب لبخند بر لب داشته باشيم!


قابلیت های نرم افزار:
+قابلیت رد کردن صفحه با سوایپ(کشیدن انگشت روی صفحه)
+قابلیت پخش موسیقی زمینه هنگام مطالعه
+ذخیره آخرین صفحه مشاهده شده
+راهنمای کامل نرم افزار
+رفتن به صفحه دلخواه
+قابلیت مخفی و نمایان کردن منو با سوایپ و دکمه منو
+قابلیت زوم کردن