داستان ضرب المثل ها

گه پیش همه شرمنده ام پیش دزده رو سفیدم
بيلش را پارو كرده
دعوا سر لحاف ملا بود
ما پوستين ول كرديم ، پوستين ما رو ول نمي كنه
شتر ديدي ، نديدي
باد آورده
كفگير به ته ديك خورده
آستين نو ، بخور پلو
ز اين ستون به آن ستون فرج است
يك خشت هم بگذار در ديك
بين همه پيامبرها جرجيس انتخاب كرده
فوت كوزه گري
خياط هم در كوزه افتاد
هنوز دو قورت و نيمش باقي مانده
بزك نمير بهار مي آد ، خربزه و خيار مي آد
دوستي خاله خرسه
دو قرص کردن
فلفل نبين چه ريزه ، بشكن ببين چه تيزه
يك كلاغ ، چهل كلاغ
یک صبر کن و هزار افسوس مخور
آب پاکی را روی دستش ریخت
آب از سرچشمه گل آلود است
نخود سیاه
نانش بده ایمانش مپرس
دوغ و دوشاب یکی است
دو قورت و نیمش باقیه
ماست مالی کردن
بلبل به شاخ گل نشست
دست کسی را توی حنا گذاشتن
آش شله قلمکار
دود چراغ خورده
نازشست
میرزا میرزا رفتن
می آیند و می روند و با کسی کاری ندارند
من و گرز و میدان افراسیاب
ميخشو بكوب سر زبون من
حلال حلالش به اسمون رفت
و...